وقتی سکوت حرف می زند !


ادبیات امریکای لاتین در بازار نشر ایران جایگاه خاصی دارد. بسیاری از ناشران به سراغ انتشار ترجمه آثار نویسندگان این خطه از جهان رفته اند و بسیاری از مترجمان نیز در برابر وسوسه آثار داستانی این حوزه جغرافیایی نتوانسته اند مقاومت کنند.
اقبال علاقه مندان ادبیات به مطالعه آثار داستانی نویسندگان امریکای لاتین در ایران در شکل گیری چنین فرآیندی بی تاثیر نیست.این اقبال اگرچه باعث توجه ناشران به انتشار آثار نویسندگان امریکای لاتین شده ، اما جنبه های منفی نیز با خود به همراه داشته است.چه بخواهیم و چه نخواهیم ، ترجمه آثار ادبی امریکای لاتین به زبان فارسی با استقبال خوبی مواجه شده است و قطعا این استقبال و سنگین شدن کفه ترازوی تقاضا در بازار نشر به نفع آثار این نویسندگان ، آسیب هایی نیز برای او معتقد است وقتی یک مترجم توانا سراغ ترجمه اثری می رود، بهتر است سایر مترجمان به جای ترجمه آن اثر، سراغ سایر نویسندگان یا سایر آثار ادبی امریکای لاتین بروند تا هم نویسندگان بیشتری به جامعه فارسی زبان معرفی شوند و هم از اتلاف انرژی و وقت جلوگیری شود.با این حال و جدا از همه اینها، یک مشکل دیگر هم گریبان آثار ادبی امریکای لاتین را در بازار ترجمه ایران گرفته است ؛ چند سالی است ترجمه گزیده داستان های کوتاه نویسندگان امریکای لاتین در ایران رواج چشمگیری یافته است ؛ گزیده هایی که گاه مثلا در برگیرنده 10داستان کوتاه از 10نویسنده است.مساله ای که وجود دارد این است که اکثر نویسندگان امریکای لاتین ، بیشتر رمان نویس های توانایی هستند و شاهکارهای ادبی آنها رمان هایی است که نوشته اندکارپنتیه یک رمان دارد به اسم «گامهای گمشده» که واقعا شاهکار است ، یا «فورتونا تاوخسینتا» که شاهکارش جایگاه رمان «جنگ و صلح» را در ادبیات اسپانیولی زبان دارد و خیلی ها او را همتراز نویسندگانی چون دیکنز یا داستایوسکی می دانند.این نویسنده همراه سایر نویسندگانی که جایشان در بازار نشر ایران خالی است ، آثارشان به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شده است.در عین حال ، مشکل دیگری هم وجود دارد و آن ، توجه به برخی آثار یک نویسنده و بی توجهی به سایر آثار اوست. به گفته میرعباسی ، هنوز شاهکار میگل آنخل آستوریان ، نویسنده گواتمالایی و برنده جایزه ادبی نوبل سال 1967به فارسی ترجمه نشده است.این اثر که «مردان ذرت» نام دارد، ازجمله آثاری است که انتشارش ، اشتهار بسیاری برای خالق آن به همراه آورد.اکثر آثاری که از نویسندگان امریکای لاتین به فارسی ترجمه می شوند، از یک زبان واسطه به زبان فارسی برگردانده می شوند که این مساله می تواند آسیب های خاص خود را به همراه داشته باشد، عدم امکان تطبیق ترجمه هایی که از این آثار به زبانهای انگلیسی یا فرانسه صورت گرفته نیز در دور شدن اثر از اصلش بی تاثیر نیست.در ایران ، البته تابع قانون کپی رایت نیستیم و این مساله خود به خود بر بازار ترجمه و نشر کتاب تاثیر می گذارد. در سایر کشورها نویسندگان مترجمان خاصی دارند و بر فرآیند ترجمه آثارشان نظارت می کنند، اما در ایران وضعیت این گونه نیست.با همه این حرفها، ادبیات امریکای لاتین جایگاه خاصی در بازار نشر ایران پیدا کرده و این جایگاه با ترجمه آثار سایر نویسندگانی که در ایران رمانهایشان کمتر منتشر شده ، باز هم ارتقا پیدا می کند. باید منتظر ماند و دید قرعه ترجمه و انتشار اثر بر مدار آثار نویسندگان شناخته شده در ایران می چرخد یا نه.